جدول جو
جدول جو

معنی زشت کرداری - جستجوی لغت در جدول جو

زشت کرداری
(زِ کَ / کِ)
عمل زشت کردار. بدکرداری:
ز خوبان هرکه را بیش آزمائی
از او جز زشت کرداری نیاید.
خاقانی.
رجوع به زشت کردار، زشت و دیگر ترکیبهای آن شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(زِ)
فحشاء. (مهذب الاسماء) (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) ، بدعملی. فعل زشت کار:
جهان را گوهر آمد زشت کاری
چرا زو مهربانی گوش داری
بنزدش هیچکس را نیست آزرم
که بیقدر است و بی مهر است و بی شرم.
(ویس و رامین، یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
رجوع به زشت و دیگر ترکیبهای آن شود
لغت نامه دهخدا